English    Türkçe    فارسی   

1
3860-3869

  • هر شریعت را که حق منسوخ کرد ** او گیا برد و عوض آورد ورد 3860
  • شب کند منسوخ شغل روز را ** بین جمادی خرد افروز را
  • باز شب منسوخ شد از نور روز ** تا جمادی سوخت ز آن آتش فروز
  • گر چه ظلمت آمد آن نوم و سبات ** نی درون ظلمت است آب حیات‌‌
  • نی در آن ظلمت خردها تازه شد ** سکته‌‌ای سرمایه‌‌ی آوازه شد
  • که ز ضدها ضدها آمد پدید ** در سویدا روشنایی آفرید 3865
  • جنگ پیغمبر مدار صلح شد ** صلح این آخر زمان ز آن جنگ بد
  • صد هزاران سر برید آن دلستان ** تا امان یابد سر اهل جهان‌‌
  • باغبان ز آن می‌‌برد شاخ مضر ** تا بیابد نخل قامتها و بر
  • می‌‌کند از باغ دانا آن حشیش ** تا نماید باغ و میوه خرمیش‌‌