English    Türkçe    فارسی   

1
478-487

  • که ز کشتن شمع جان افزون شود ** لیلی‌‌ات از صبر تو مجنون شود
  • ترک دنیا هر که کرد از زهد خویش ** بیش آید پیش او دنیا و پیش‌‌
  • در یکی گفته که آن چه‌‌ت داد حق ** بر تو شیرین کرد در ایجاد حق‌‌ 480
  • بر تو آسان کرد و خوش آن را بگیر ** خویشتن را در میفگن در زحیر
  • در یکی گفته که بگذار آن خود ** کان قبول طبع تو ردست و بد
  • راههای مختلف آسان شده ست ** هر یکی را ملتی چون جان شده ست‌‌
  • گر میسر کردن حق ره بدی ** هر جهود و گبر از او آگه بدی‌‌
  • در یکی گفته میسر آن بود ** که حیات دل غذای جان بود 485
  • هر چه ذوق طبع باشد چون گذشت ** بر نیارد همچو شوره ریع و کشت‌‌
  • جز پشیمانی نباشد ریع او ** جز خسارت پیش نارد بیع او