English    Türkçe    فارسی   

1
52-61

  • آن کنیزک از مرض چون موی شد ** چشم شه از اشک خون چون جوی شد
  • از قضا سرکنگبین صفرا فزود ** روغن بادام خشکی می‌‌نمود
  • از هلیله قبض شد اطلاق رفت ** آب آتش را مدد شد همچو نفت‌‌
  • ظاهر شدن عجز حکیمان از معالجه‌‌ی کنیزک و روی آوردن پادشاه به درگاه خدا و در خواب دیدن او ولی را
  • شه چو عجز آن حکیمان را بدید ** پا برهنه جانب مسجد دوید 55
  • رفت در مسجد سوی محراب شد ** سجده گاه از اشک شه پر آب شد
  • چون به خویش آمد ز غرقاب فنا ** خوش زبان بگشاد در مدح و ثنا
  • کای کمینه بخششت ملک جهان ** من چه گویم چون تو می‌‌دانی نهان‌‌
  • ای همیشه حاجت ما را پناه ** بار دیگر ما غلط کردیم راه‌‌
  • لیک گفتی گر چه می‌‌دانم سرت ** زود هم پیدا کنش بر ظاهرت‌‌ 60
  • چون بر آورد از میان جان خروش ** اندر آمد بحر بخشایش به جوش‌‌