English    Türkçe    فارسی   

1
714-723

  • تیغ چوبین را مبر در کارزار ** بنگر اول تا نگردد کار زار
  • گر بود چوبین برو دیگر طلب ** ور بود الماس پیش آ با طرب‌‌ 715
  • تیغ در زرادخانه‌‌ی اولیاست ** دیدن ایشان شما را کیمیاست‌‌
  • جمله دانایان همین گفته همین ** هست دانا رحمة للعالمین‌‌
  • گر اناری می‌‌خری خندان بخر ** تا دهد خنده ز دانه‌‌ی او خبر
  • ای مبارک خنده‌‌اش کاو از دهان ** می‌‌نماید دل چو در از درج جان‌‌
  • نامبارک خنده‌‌ی آن لاله بود ** کز دهان او سیاهی دل نمود 720
  • نار خندان باغ را خندان کند ** صحبت مردانت از مردان کند
  • گر تو سنگ صخره و مرمر شوی ** چون به صاحب دل رسی گوهر شوی‌‌
  • مهر پاکان در میان جان نشان ** دل مده الا به مهر دل خوشان‌‌