English    Türkçe    فارسی   

1
769-778

  • آن جهود سگ ببین چه رای کرد ** پهلوی آتش بتی بر پای کرد
  • کان که این بت را سجود آرد برست ** ور نیارد در دل آتش نشست‌‌ 770
  • چون سزای این بت نفس او نداد ** از بت نفسش بتی دیگر بزاد
  • مادر بتها بت نفس شماست ** ز آن که آن بت مار و این بت اژدهاست‌‌
  • آهن و سنگ است نفس و بت شرار ** آن شرار از آب می‌‌گیرد قرار
  • سنگ و آهن ز آب کی ساکن‌‌شود ** آدمی با این دو کی ایمن شود
  • بت سیاه‌‌آبه‌‌ست در کوزه نهان ** نفس مر آب سیه را چشمه دان‌‌ 775
  • آن بت منحوت چون سیل سیاه ** نفس بتگر چشمه‌‌ای بر آب راه‌‌
  • صد سبو را بشکند یک پاره سنگ ** و آب چشمه می‌‌زهاند بی‌‌درنگ‌‌
  • بت شکستن سهل باشد نیک سهل ** سهل دیدن نفس را جهل است جهل‌‌