English    Türkçe    فارسی   

1
829-838

  • گفت آتش من همانم ای شمن ** اندر آ تو تا ببینی تاب من‌‌
  • طبع من دیگر نگشت و عنصرم ** تیغ حقم هم به دستوری برم‌‌ 830
  • بر در خرگه سگان ترکمان ** چاپلوسی کرده پیش میهمان‌‌
  • ور به خرگه بگذرد بیگانه رو ** حمله بیند از سگان شیرانه او
  • من ز سگ کم نیستم در بندگی ** کم ز ترکی نیست حق در زندگی‌‌
  • آتش طبعت اگر غمگین کند ** سوزش از امر ملیک دین کند
  • آتش طبعت اگر شادی دهد ** اندر او شادی ملیک دین نهد 835
  • چون که غم بینی تو استغفار کن ** غم به امر خالق آمد کار کن‌‌
  • چون بخواهد عین غم شادی شود ** عین بند پای، آزادی شود
  • باد و خاک و آب و آتش بنده‌‌اند ** با من و تو مرده با حق زنده‌‌اند