English    Türkçe    فارسی   

1
880-889

  • می‌‌رهاند می‌‌برد تا معدنش ** اندک اندک تا نبینی بردنش‌‌ 880
  • وین نفس جانهای ما را همچنان ** اندک اندک دزدد از حبس جهان‌‌
  • تا إلیه یصعد أطیاب الکلم ** صاعدا منا إلی حیث علم‌‌
  • ترتقی أنفاسنا بالمنتقی ** متحفا منا إلی دار البقا
  • ثم تاتینا مکافات المقال ** ضعف ذاک رحمة من ذی الجلال‌‌
  • ثم یلجینا الی امثالها ** کی ینال العبد مما نالها 885
  • هکذا تعرج و تنزل دایما ** ذا فلا زلت علیه قائما
  • پارسی گوییم یعنی این کشش ** ز آن طرف آید که آمد آن چشش‌‌
  • چشم هر قومی به سویی مانده است ** کان طرف یک روز ذوقی رانده است‌‌
  • ذوق جنس از جنس خود باشد یقین ** ذوق جزو از کل خود باشد ببین‌‌