English    Türkçe    فارسی   

1
95-104

  • پرس پرسان می‌‌کشیدش تا به صدر ** گفت گنجی یافتم آخر به صبر 95
  • گفت ای نور حق و دفع حرج ** معنی الصبر مفتاح الفرج‌‌
  • ای لقای تو جواب هر سؤال ** مشکل از تو حل شود بی‌‌قیل و قال‌‌
  • ترجمانی هر چه ما را در دل است ** دست گیری هر که پایش در گل است‌‌
  • مرحبا یا مجتبی یا مرتضی ** إن تغب جاء القضاء ضاق الفضا
  • أنت مولی القوم من لا یشتهی ** قد ردی کلا لئن لم ینته‌‌ 100
  • بردن پادشاه آن طبیب را بر سر بیمار تا حال او را ببیند
  • چون گذشت آن مجلس و خوان کرم ** دست او بگرفت و برد اندر حرم‌‌
  • قصه‌‌ی رنجور و رنجوری بخواند ** بعد از آن در پیش رنجورش نشاند
  • رنگ رو و نبض و قاروره بدید ** هم علاماتش هم اسبابش شنید
  • گفت هر دارو که ایشان کرده‌‌اند ** آن عمارت نیست ویران کرده‌‌اند