English    Türkçe    فارسی   

2
1246-1255

  • تا که نور او کشد نار تو را ** وصل او گلشن کند خار تو را
  • تو مثال دوزخی او مومن است ** کشتن آتش به مومن ممکن است‏
  • مصطفی فرمود از گفت جحیم ** کاو به مومن لابه گر گردد ز بیم‏
  • گویدش بگذر ز من ای شاه زود ** هین که نورت سوز نارم را ربود
  • پس هلاک نار نور مومن است ** ز انکه بی‏ضد دفع ضد لا یمکن است‏ 1250
  • نار ضد نور باشد روز عدل ** کان ز قهر انگیخته شد این ز فضل‏
  • گر همی‏خواهی تو دفع شر نار ** آب رحمت بر دل آتش گمار
  • چشمه‏ی آن آب رحمت مومن است ** آب حیوان روح پاک محسن است‏
  • بس گریزان است نفس تو از او ** ز انکه تو از آتشی او آب جو
  • ز آب آتش ز آن گریزان می‏شود ** کاتشش از آب ویران می‏شود 1255