English    Türkçe    فارسی   

2
1783-1792

  • عاقبت دریافت او را و بدید ** گفت مژده ده که دستوری رسید
  • هیچ آدابی و ترتیبی مجو ** هر چه می‏خواهد دل تنگت بگو
  • کفر تو دین است و دینت نور جان ** ایمنی و ز تو جهانی در امان‏ 1785
  • ای معاف یفعل الله ما یشاء ** بی‏محابا رو زبان را بر گشا
  • گفت ای موسی از آن بگذشته‏ام ** من کنون در خون دل آغشته‏ام‏
  • من ز سدره‏ی منتهی بگذشته‏ام ** صد هزاران ساله ز آن سو رفته‏ام‏
  • تازیانه بر زدی اسبم بگشت ** گنبدی کرد و ز گردون بر گذشت‏
  • محرم ناسوت ما لاهوت باد ** آفرین بر دست و بر بازوت باد 1790
  • حال من اکنون برون از گفتن است ** این چه می‏گویم نه احوال من است‏
  • نقش می‏بینی که در آیینه‏ای است ** نقش تست آن نقش آن آیینه نیست‏