English    Türkçe    فارسی   

2
1947-1956

  • داروی مردی کن و عنین مپوی ** تا برون آیند صد گون خوب روی‏
  • کنده‏ی تن را ز پای جان بکن ** تا کند جولان به گرد آن چمن‏
  • غل بخل از دست و گردن دور کن ** بخت نو دریاب در چرخ کهن‏
  • ور نمی‏تانی به کعبه‏ی لطف پر ** عرضه کن بی‏چارگی بر چاره‏گر 1950
  • زاری و گریه قوی سرمایه‏ای است ** رحمت کلی قوی‏تر دایه‏ای است‏
  • دایه و مادر بهانه جو بود ** تا که کی آن طفل او گریان شود
  • طفل حاجات شما را آفرید ** تا بنالید و شود شیرش پدید
  • گفت ادعوا الله بی‏زاری مباش ** تا بجوشد شیرهای مهرهاش‏
  • هوی هوی باد و شیر افشان ابر ** در غم مااند یک ساعت تو صبر 1955
  • فی السماء رزقکم بشنیده‏ای ** اندر این پستی چه بر چفسیده‏ای‏