English    Türkçe    فارسی   

2
1989-1998

  • بو که استادی رهاند مر ترا ** و ز خطر بیرون کشاند مر ترا
  • زاریی می‏کن چو زورت نیست هین ** چون که کوری سر مکش از راه بین‏ 1990
  • تو کم از خرسی نمی‏نالی ز درد ** خرس رست از درد چون فریاد کرد
  • ای خدا این سنگ دل را موم کن ** ناله‏ی ما را خوش و مرحوم کن‏
  • گفتن نابینای سائل که دو کوری دارم‏
  • بود کوری کاو همی‏گفت الامان ** من دو کوری دارم ای اهل زمان‏
  • پس دو باره رحمتم آرید هان ** چون دو کوری دارم و من در میان‏
  • گفت یک کوریت می‏بینیم ما ** آن دگر کوری چه باشد وانما 1995
  • گفت زشت آوازم و ناخوش نوا ** زشت آوازی و کوری شد دوتا
  • بانگ زشتم مایه‏ی غم می‏شود ** مهر خلق از بانگ من کم می‏شود
  • زشت آوازم به هر جا که رود ** مایه‏ی خشم و غم و کین می‏شود