English    Türkçe    فارسی   

2
2047-2056

  • سامریی خود که باشد ای سگان ** که خدایی بر تراشد در جهان‏
  • چون در این تزویر او یکدل شدی ** وز همه اشکالها عاطل شدی‏
  • گاو می‏شاید خدایی را به لاف ** در رسولی‏ام تو چون کردی خلاف‏
  • پیش گاوی سجده کردی از خری ** گشت عقلت صید سحر سامری‏ 2050
  • چشم دزدیدی ز نور ذو الجلال ** اینت جهل وافر و عین ضلال‏
  • شه بر آن عقل و گزینش که تراست ** چون تو کان جهل را کشتن سزاست‏
  • گاو زرین بانگ کرد آخر چه گفت ** کاحمقان را این همه رغبت شگفت‏
  • ز آن عجبتر دیده‏اید از من بسی ** لیک حق را کی پذیرد هر خسی‏
  • باطلان را چه رباید باطلی ** عاطلان را چه خوش آید عاطلی‏ 2055
  • ز انکه هر جنسی رباید جنس خود ** گاو سوی شیر نر کی رو نهد