English    Türkçe    فارسی   

2
2396-2405

  • گفت رو تو از کجا من از کجا ** گفت مستی خیز تا زندان بیا
  • گفت مست ای محتسب بگذار و رو ** از برهنه کی توان بردن گرو
  • گر مرا خود قوت رفتن بدی ** خانه‏ی خود رفتمی وین کی شدی‏
  • من اگر با عقل و با امکانمی ** همچو شیخان بر سر دکانمی‏
  • دوم بار در سخن کشیدن سایل آن بزرگ را تا حال او معلوم تر گردد
  • گفت آن طالب که آخر یک نفس ** ای سواره بر نی این سو ران فرس‏ 2400
  • راند سوی او که هین زوتر بگو ** کاسب من بس توسن است و تند خو
  • تا لگد بر تو نکوبد زود باش ** از چه می‏پرسی بیانش کن تو فاش‏
  • او مجال راز دل گفتن ندید ** زو برون شو کرد و در لاغش کشید
  • گفت می‏خواهم در این کوچه زنی ** کیست لایق از برای چون منی‏
  • گفت سه گونه زن‏اند اندر جهان ** آن دو رنج و این یکی گنج روان‏ 2405