English    Türkçe    فارسی   

2
2478-2487

  • مانده‏ام از ذکر و از اوراد خود ** بی‏خبر گشتم ز خویش و نیک و بد
  • گر نمی‏دیدم کنون من روی تو ** ای خجسته وی مبارک بوی تو
  • می‏شدم از دست من یک بارگی ** کردیم شاهانه این غم خوارگی‏ 2480
  • گفت هی‏هی این دعا دیگر مکن ** بر مکن تو خویش را از بیخ و بن‏
  • تو چه طاقت داری ای مور نژند ** که نهد بر تو چنان کوه بلند
  • گفت توبه کردم ای سلطان که من ** از سر جلدی نه لافم هیچ فن‏
  • این جهان تیه است و تو موسی و ما ** از گنه در تیه مانده مبتلا
  • سالها ره می‏رویم و در اخیر ** همچنان در منزل اول اسیر 2485
  • گر دل موسی ز ما راضی بدی ** تیه را راه و کران پیدا شدی‏
  • ور به کل بیزار بودی او ز ما ** کی رسیدی خوانمان هیچ از سما