English    Türkçe    فارسی   

2
266-275

  • گر میان مشک تن را جا شود ** روز مردن گند او پیدا شود
  • مشک را بر تن مزن بر دل بمال ** مشک چه بود نام پاک ذو الجلال‏
  • آن منافق مشک بر تن می‏نهد ** روح را در قعر گلخن می‏نهد
  • بر زبان نام حق و در جان او ** گندها از فکر بی‏ایمان او
  • ذکر با او همچو سبزه گلخن است ** بر سر مبرز گلست و سوسن است 270
  • آن نبات آن جا یقین عاریت است ** جای آن گل مجلس است و عشرت است‏
  • طیبات آید به سوی طیبین ** للخبیثین الخبیثات است هین‏
  • کین مدار آنها که از کین گمرهند ** گورشان پهلوی کین داران نهند
  • اصل کینه دوزخ است و کین تو ** جزو آن کل است و خصم دین تو
  • چون تو جزو دوزخی پس هوش دار ** جزو سوی کل خود گیرد قرار 275