English    Türkçe    فارسی   

2
2674-2683

  • قلب را من کی سیه رو کرده‏ام ** صیرفی‏ام قیمت او کرده‏ام‏
  • نیکوان را ره نمایی می‏کنم ** شاخه‏های خشک را بر می‏کنم‏ 2675
  • این علفها می‏نهم از بهر چیست ** تا پدید آید که حیوان جنس کیست‏
  • گرگ از آهو چو زاید کودکی ** هست در گرگیش و آهویی شکی‏
  • تو گیاه و استخوان پیشش بریز ** تا کدامین سو کند او گام تیز
  • گر به سوی استخوان آید سگ است ** ور گیا خواهد یقین آهو رگ است‏
  • قهر و لطفی جفت شد با همدگر ** زاد از این هر دو جهانی خیر و شر 2680
  • تو گیاه و استخوان را عرضه کن ** قوت نفس و قوت جان را عرضه کن‏
  • گر غذای نفس جوید ابتر است ** ور غذای روح خواهد سرور است‏
  • گر کند او خدمت تن هست خر ** ور رود در بحر جان یابد گهر