English    Türkçe    فارسی   

2
2992-3001

  • هر کجا او می‏دود این می‏دود ** از طمع هم درد صاحب می‏شود
  • کاذبی یا صادقی چون شد روان ** آن دروغش راستی شد ناگهان‏
  • اندر آن صحرا که آن اشتر شتافت ** اشتر خود نیز آن دیگر بیافت‏
  • چون بدیدش یاد آورد آن خویش ** بی‏طمع شد ز اشتر آن یار و خویش‏ 2995
  • آن مقلد شد محقق چون بدید ** اشتر خود را که آن جا می‏چرید
  • او طلب کار شتر آن لحظه گشت ** می‏نجستش تا ندید او را به دشت‏
  • بعد از آن تنها روی آغاز کرد ** چشم سوی ناقه‏ی خود باز کرد
  • گفت آن صادق مرا بگذاشتی ** تا به اکنون پاس من می‏داشتی‏
  • گفت تا اکنون فسوسی بوده‏ام ** وز طمع در چاپلوسی بوده‏ام‏ 3000
  • این زمان هم درد تو گشتم که من ** در طلب از تو جدا گشتم به تن‏