English    Türkçe    فارسی   

2
3079-3088

  • بی‏تماشای صفتهای خدا ** گر خورم نان در گلو ماند مرا
  • چون گوارد لقمه بی‏دیدار او ** بی‏تماشای گل و گلزار او 3080
  • جز بر امید خدا زین آب خور ** کی خورد یک لحظه الا گاو و خر
  • آن که کالانعام بد بل هم اضل ** گر چه پر مکر است آن گنده بغل‏
  • مکر او سر زیر و او سر زیر شد ** روزگاری برد و روزش دیر شد
  • فکرگاهش کند شد عقلش خرف ** عمر شد چیزی ندارد چون الف‏
  • آن چه می‏گوید در این اندیشه‏ام ** آن هم از دستان آن نفس است هم‏ 3085
  • و انچه می‏گوید غفور است و رحیم ** نیست آن جز حیله‏ی نفس لئیم‏
  • ای ز غم مرده که دست از نان تهی است ** چون غفور است و رحیم این ترس چیست‏
  • شکایت گفتن پیر مردی به طبیب از رنجوریها و جواب گفتن طبیب او را
  • گفت پیری مر طبیبی را که من ** در زحیرم از دماغ خویشتن‏