English    Türkçe    فارسی   

2
3579-3588

  • باز بی‏الهام احمق کاو ز جهل ** می‏نداند بانگ بیگانه ز اهل‏
  • پیش او دعوی بود گفتار او ** جهل او شد مایه‏ی انکار او 3580
  • پیش زیرک کاندرونش نورهاست ** عین این آواز معنی بود راست‏
  • یا به تازی گفت یک تازی زبان ** که همی‏دانم زبان تازیان‏
  • عین تازی گفتنش معنی بود ** گر چه تازی گفتنش دعوی بود
  • یا نویسد کاتبی بر کاغذی ** کاتب و خط خوانم و من ابجدی‏
  • این نوشته گر چه خود دعوی بود ** هم نوشته شاهد معنی بود 3585
  • یا بگوید صوفیی دیدی تو دوش ** در میان خواب سجاده به دوش‏
  • من بدم آن و آن چه گفتم خواب در ** با تو اندر خواب در شرح نظر
  • گوش کن چون حلقه اندر گوش کن ** آن سخن را پیشوای هوش کن‏