English    Türkçe    فارسی   

2
610-619

  • از خیال بد مر او را زشت دید ** چشم فرع و چشم اصلی ناپدید 610
  • چشم ظاهر سایه‏ی آن چشم دان ** هر چه آن بیند بگردد این بد آن‏
  • تو مکانی اصل تو در لامکان ** این دکان بر بند و بگشا آن دکان‏
  • شش جهت مگریز زیرا در جهات ** ششدره است و ششدره مات است مات‏
  • شکایت کردن اهل زندان پیش وکیل قاضی از دست آن مفلس
  • با وکیل قاضی ادراک‏مند ** اهل زندان در شکایت آمدند
  • که سلام ما به قاضی بر کنون ** باز گو آزار ما زین مرد دون‏ 615
  • کاندر این زندان بماند او مستمر ** یاوه تاز و طبل‏خوار است و مضر
  • چون مگس حاضر شود در هر طعام ** از وقاحت بی‏صلا و بی‏سلام‏
  • پیش او هیچ است لوت شصت کس ** کر کند خود را اگر گوییش بس‏
  • مرد زندان را نیاید لقمه‏ای ** ور به صد حیلت گشاید طعمه‏ای‏