English    Türkçe    فارسی   

3
1034-1043

  • منتظر ایشان و هم او منتظر ** تا که جمع آیند خلق منتشر
  • مردم هنگامه افزون‌تر شود ** کدیه و توزیع نیکوتر رود 1035
  • جمع آمد صد هزاران ژاژخا ** حلقه کرده پشت پا بر پشت پا
  • مرد را از زن خبر نه ز ازدحام ** رفته درهم چون قیامت خاص و عام
  • چون همی حراقه جنبانید او ** می‌کشیدند اهل هنگامه گلو
  • و اژدها کز زمهریر افسرده بود ** زیر صد گونه پلاس و پرده بود
  • بسته بودش با رسنهای غلیظ ** احتیاطی کرده بودش آن حفیظ 1040
  • در درنگ انتظار و اتفاق ** تافت بر آن مار خورشید عراق
  • آفتاب گرم‌سیرش گرم کرد ** رفت از اعضای او اخلاط سرد
  • مرده بود و زنده گشت او از شگفت ** اژدها بر خویش جنبیدن گرفت