English    Türkçe    فارسی   

3
1164-1173

  • سیم برده مشتری آگه شده ** دست از حسرت به رخها بر زده
  • صد هزاران همچنین در جادوی ** بوده منشی و نبوده چون روی 1165
  • چون بدیشان آمد آن پیغام شاه ** کز شما شاهست اکنون چاره‌خواه
  • از پی آنک دو درویش آمدند ** بر شه و بر قصر او موکب زدند
  • نیست با ایشان بغیر یک عصا ** که همی‌گردد به امرش اژدها
  • شاه و لشکر جمله بیچاره شدند ** زین دو کس جمله به افغان آمدند
  • چاره‌ای می‌باید اندر ساحری ** تا بود که زین دو ساحر جان بری 1170
  • آن دو ساحر را چو این پیغام داد ** ترس و مهری در دل هر دو فتاد
  • عرق جنسیت چو جنبیدن گرفت ** سر به زانو بر نهادند از شگفت
  • چون دبیرستان صوفی زانوست ** حل مشکل را دو زانو جادوست
  • خواندن آن دو ساحر پدر را از گور و پرسیدن از روان پدر حقیقت موسی علیه السلام