English    Türkçe    فارسی   

3
1288-1297

  • چون ستاره سیر بر گردون کنی ** بلک بی گردون سفر بی‌چون کنی
  • آنچنان کز نیست در هست آمدی ** هین بگو چون آمدی مست آمدی
  • راههای آمدن یادت نماند ** لیک رمزی بر تو بر خواهیم خواند 1290
  • هوش را بگذار وانگه هوش‌دار ** گوش را بر بند وانگه گوش دار
  • نه نگویم زانک خامی تو هنوز ** در بهاری تو ندیدستی تموز
  • این جهان همچون درختست ای کرام ** ما برو چون میوه‌های نیم‌خام
  • سخت گیرد خامها مر شاخ را ** زانک در خامی نشاید کاخ را
  • چون بپخت و گشت شیرین لب‌گزان ** سست گیرد شاخها را بعد از آن 1295
  • چون از آن اقبال شیرین شد دهان ** سرد شد بر آدمی ملک جهان
  • سخت‌گیری و تعصب خامی است ** تا جنینی کار خون‌آشامی است