English    Türkçe    فارسی   

3
1454-1463

  • کاهلم چون آفریدی ای ملی ** روزیم ده هم ز راه کاهلی
  • کاهلم من سایه‌ی خسپم در وجود ** خفتم اندر سایه‌ی این فضل و جود 1455
  • کاهلان و سایه‌خسپان را مگر ** روزیی بنوشته‌ای نوعی دگر
  • هر که را پایست جوید روزیی ** هر که را پا نیست کن دلسوزیی
  • رزق را می‌ران به سوی آن حزین ** ابر را باران به سوی هر زمین
  • چون زمین را پا نباشد جود تو ** ابر را راند به سوی او دوتو
  • طفل را چون پا نباشد مادرش ** آید و ریزد وظیفه بر سرش 1460
  • روزیی خواهم بناگه بی تعب ** که ندارم من ز کوشش جز طلب
  • مدت بسیار می‌کرد این دعا ** روز تا شب شب همه شب تا ضحی
  • خلق می‌خندید بر گفتار او ** بر طمع‌خامی و بر بیگار او