English    Türkçe    فارسی   

3
1463-1472

  • خلق می‌خندید بر گفتار او ** بر طمع‌خامی و بر بیگار او
  • که چه می‌گوید عجب این سست‌ریش ** یا کسی دادست بنگ بیهشیش
  • راه روزی کسب و رنجست و تعب ** هر کسی را پیشه‌ای داد و طلب 1465
  • اطلبوا الارزاق فی اسبابها ** ادخلو الاوطان من ابوابها
  • شاه و سلطان و رسول حق کنون ** هست داود نبی ذو فنون
  • با چنان عزی و نازی کاندروست ** که گزیدستش عنایتهای دوست
  • معجزاتش بی شمار و بی عدد ** موج بخشایش مدد اندر مدد
  • هیچ کس را خود ز آدم تا کنون ** کی بدست آواز صد چون ارغنون 1470
  • که بهر وعظی بمیراند دویست ** آدمی را صوت خوبش کرد نیست
  • شیر و آهو جمع گردد آن زمان ** سوی تذکیرش مغفل این از آن