English    Türkçe    فارسی   

3
1495-1504

  • چون مسبح کرده‌ای هر چیز را ** ذات بی تمییز و با تمییز را 1495
  • هر یکی تسبیح بر نوعی دگر ** گوید و از حال آن این بی‌خبر
  • آدمی منکر ز تسبیح جماد ** و آن جماد اندر عبادت اوستاد
  • بلک هفتاد و دو ملت هر یکی ** بی‌خبر از یکدگر واندر شکی
  • چون دو ناطق را ز حال همدگر ** نیست آگه چون بود دیوار و در
  • چون من از تسبیح ناطق غافلم ** چون بداند سبحه‌ی صامت دلم 1500
  • هست سنی را یکی تسبیح خاص ** هست جبری را ضد آن در مناص
  • سنی از تسبیح جبری بی‌خبر ** جبری از تسبیح سنی بی اثر
  • این همی‌گوید که آن ضالست و گم ** بی‌خبر از حال او وز امر قم
  • و آن همی گوید که این را چه خبر ** جنگشان افکند یزدان از قدر