English    Türkçe    فارسی   

3
1543-1552

  • بر دمید اندیشه‌ای زان طفل خرد ** پیر با صد تجربه بویی نبرد
  • خود فزون آن به که آن از فطرتست ** تا ز افزونی که جهد و فکرتست
  • تو بگو داده‌ی خدا بهتر بود ** یاکه لنگی راهوارانه رود 1545
  • در وهم افکندن کودکان اوستاد را
  • روز گشت و آمدند آن کودکان ** بر همین فکرت ز خانه تا دکان
  • جمله استادند بیرون منتظر ** تا درآید اول آن یار مصر
  • زانک منبع او بدست این رای را ** سر امام آید همیشه پای را
  • ای مقلد تو مجو بیشی بر آن ** کو بود منبع ز نور آسمان
  • او در آمد گفت استا را سلام ** خیر باشد رنگ رویت زردفام 1550
  • گفت استا نیست رنجی مر مرا ** تو برو بنشین مگو یاوه هلا
  • نفی کرد اما غبار وهم بد ** اندکی اندر دلش ناگاه زد