English    Türkçe    فارسی   

3
1666-1675

  • باقیانش جمله تاویلی کنند ** کین ز بیهوشیست و ایشان هوشمند
  • لیک از تاثیر آن پشتش دوتو ** گشته و نالان شده او پیش تو
  • که دعایی همتی تا وا رهم ** تا ازین بند نهان بیرون جهم
  • آنک بیند این علامتها پدید ** چون نداند او شقی را از سعید
  • داند و پوشد بامر ذوالجلال ** که نباشد کشف راز حق حلال 1670
  • این سخن پایان ندارد آن فقیر ** از مجاعت شد زبون و تن اسیر
  • مضطرب شدن فقیر نذر کرده بکندن امرود از درخت و گوشمال حق رسیدن بی مهلت
  • پنج روز آن باد امرودی نریخت ** ز آتش جوعش صبوری می‌گریخت
  • بر سر شاخی مرودی چند دید ** باز صبری کرد و خود را وا کشید
  • باد آمد شاخ را سر زیر کرد ** طبع را بر خوردن آن چیر کرد
  • جوع و ضعف و قوت جذب و قضا ** کرد زاهد را ز نذرش بی‌وفا 1675