English    Türkçe    فارسی   

3
1683-1692

  • این فلان شیخست از ابدال خدا ** دست او را تو چرا کردی جدا
  • آن عوان بدرید جامه تیز رفت ** پیش شحنه داد آگاهیش تفت
  • شحنه آمد پا برهنه عذرخواه ** که ندانستم خدا بر من گواه 1685
  • هین بحل کن مر مرا زین کار زشت ** ای کریم و سرور اهل بهشت
  • گفت می‌دانم سبب این نیش را ** می‌شناسم من گناه خویش را
  • من شکستم حرمت ایمان او ** پس یمینم برد دادستان او
  • من شکستم عهد و دانستم بدست ** تا رسید آن شومی جرات بدست
  • دست ما و پای ما و مغز و پوست ** باد ای والی فدای حکم دوست 1690
  • قسم من بود این ترا کردم حلال ** تو ندانستی ترا نبود وبال
  • و آنک او دانست او فرمان‌رواست ** با خدا سامان پیچیدن کجاست