English    Türkçe    فارسی   

3
1739-1748

  • کور را هر گام باشد ترس چاه ** با هزاران ترس می‌آید براه
  • مرد بینا دید عرض راه را ** پس بداند او مغاک و چاه را 1740
  • پا و زانواش نلرزد هر دمی ** رو ترش کی دارد او از هر غمی
  • خیز فرعونا که ما آن نیستیم ** که بهر بانگی و غولی بیستیم
  • خرقه‌ی ما را بدر دوزنده هست ** ورنه ما را خود برهنه‌تر به است
  • بی لباس این خوب را اندر کنار ** خوش در آریم ای عدو نابکار
  • خوشتر از تجرید از تن وز مزاج ** نیست ای فرعون بی الهام گیج 1745
  • حکایت استر پیش شتر کی من بسیار در رو می‌افتم و تو نمی‌افتی الا به نادر
  • گفت استر با شتر کای خوش رفیق ** در فراز و شیب و در راه دقیق
  • تو نه آیی در سر و خوش می‌روی ** من همی‌آیم بسر در چون غوی
  • من همی‌افتم برو در هر دمی ** خواه در خشکی و خواه اندر نمی