English    Türkçe    فارسی   

3
1806-1815

  • جهد بنماید ازین سو بهر پند ** چون نشد گوید خدایا در مبند
  • رحمت جزوی بود مر عام را ** رحمت کلی بود همام را
  • رحمت جزوش قرین گشته بکل ** رحمت دریا بود هادی سبل
  • رحمت جزوی بکل پیوسته شو ** رحمت کل را تو هادی بین و رو
  • تا که جزوست او نداند راه بحر ** هر غدیری را کند ز اشباه بحر 1810
  • چون نداند راه یم کی ره برد ** سوی دریا خلق را چون آورد
  • متصل گردد به بحر آنگاه او ** ره برد تا بحر همچون سیل و جو
  • ور کند دعوت به تقلیدی بود ** نه از عیان و وحی تاییدی بود
  • گفت پس چون رحم داری بر همه ** همچو چوپانی به گرد این رمه
  • چون نداری نوحه بر فرزند خویش ** چونک فصاد اجلشان زد بنیش 1815