English    Türkçe    فارسی   

3
1951-1960

  • مهر من داری چه می‌جویی دگر ** چون خدا با تست چون جویی بشر
  • او بگفتی یا رب ای دانای راز ** تو گشودی در دلم راه نیاز
  • درمیان بحر اگر بنشسته‌ام ** طمع در آب سبو هم بسته‌ام
  • همچو داودم نود نعجه مراست ** طمع در نعجه‌ی حریفم هم بخاست
  • حرص اندر عشق تو فخرست و جاه ** حرص اندر غیر تو ننگ و تباه 1955
  • شهوت و حرص نران بیشی بود ** و آن حیزان ننگ و بدکیشی بود
  • حرص مردان از ره پیشی بود ** در مخنث حرص سوی پس رود
  • آن یکی حرص از کمال مردی است ** و آن دگر حرص افتضاح و سردی است
  • آه سری هست اینجا بس نهان ** که سوی خضری شود موسی روان
  • همچو مستسقی کز آبش سیر نیست ** بر هر آنچ یافتی بالله مه‌ایست 1960