English    Türkçe    فارسی   

3
2001-2010

  • هفت شمع اندر نظر شد هفت مرد ** نورشان می‌شد به سقف لاژورد
  • پیش آن انوار نور روز درد ** از صلابت نورها را می‌سترد
  • باز شدن آن شمعها هفت درخت
  • باز هر یک مرد شد شکل درخت ** چشمم از سبزی ایشان نیکبخت
  • زانبهی برگ پیدا نیست شاخ ** برگ هم گم گشته از میوه‌ی فراخ
  • هر درختی شاخ بر سدره زده ** سدره چه بود از خلا بیرون شده 2005
  • بیخ هر یک رفته در قعر زمین ** زیرتر از گاو و ماهی بد یقین
  • بیخشان از شاخ خندان‌روی‌تر ** عقل از آن اشکالشان زیر و زبر
  • میوه‌ای که بر شکافیدی ز زور ** همچو آب از میوه جستی برق نور
  • مخفی بودن آن درختان ازچشم خلق
  • این عجب‌تر که بریشان می‌گذشت ** صد هزاران خلق از صحرا و دشت
  • ز آرزوی سایه جان می‌باختند ** از گلیمی سایه‌بان می‌ساختند 2010