English    Türkçe    فارسی   

3
2123-2132

  • مدحها شد جملگی آمیخته ** کوزه‌ها در یک لگن در ریخته
  • زانک خود ممدوح جز یک بیش نیست ** کیشها زین روی جز یک کیش نیست
  • دان که هر مدحی بنور حق رود ** بر صور و اشخاص عاریت بود 2125
  • مدحها جز مستحق را کی کنند ** لیک بر پنداشت گم‌ره می‌شوند
  • همچو نوری تافته بر حایطی ** حایط آن انوار را چون رابطی
  • لاجرم چون سایه سوی اصل راند ** ضال مه گم کرد و ز استایش بماند
  • یا ز چاهی عکس ماهی وا نمود ** سر بچه در کرد و آن را می‌ستود
  • در حقیقت مادح ماهست او ** گرچه جهل او بعکسش کرد رو 2130
  • مدح او مه‌راست نه آن عکس را ** کفر شد آن چون غلط شد ماجرا
  • کز شقاوت گشت گم‌ره آن دلیر ** مه به بالا بود و او پنداشت زیر