English    Türkçe    فارسی   

3
2226-2235

  • که مگر بازوی ایشان در حذر ** بر هدف انداخت تیری از هنر
  • پا رهاند روبهان را در شکار ** و آن زدم دانند روباهان غرار
  • عشقها با دم خود بازند کین ** می‌رهاند جان ما را در کمین
  • روبها پا را نگه دار از کلوخ ** پا چو نبود دم چه سود ای چشم‌شوخ
  • ما چو روباهان و پای ما کرام ** می‌رهاندمان ز صدگون انتقام 2230
  • حیله‌ی باریک ما چون دم ماست ** عشقها بازیم با دم چپ و راست
  • دم بجنبانیم ز استدلال و مکر ** تا که حیران ماند از ما زید و بکر
  • طالب حیرانی خلقان شدیم ** دست طمع اندر الوهیت زدیم
  • تا بافسون مالک دلها شویم ** این نمی‌بینیم ما کاندر گویم
  • در گوی و در چهی ای قلتبان ** دست وا دار از سبال دیگران 2235