English    Türkçe    فارسی   

3
2281-2290

  • چون رهید آن کشتی و آمد بکام ** شد نماز آن جماعت هم تمام
  • فجفجی افتادشان با همدگر ** کین فضولی کیست از ما ای پدر
  • هر یکی با آن دگر گفتند سر ** از پس پشت دقوقی مستتر
  • گفت هر یک من نکردستم کنون ** این دعا نه از برون نه از درون
  • گفت مانا این امام ما ز درد ** بوالفضولانه مناجاتی بکرد 2285
  • گفت آن دیگر که ای یار یقین ** مر مرا هم می‌نماید این چنین
  • او فضولی بوده است از انقباض ** کرد بر مختار مطلق اعتراض
  • چون نگه کردم سپس تا بنگرم ** که چه می‌گویند آن اهل کرم
  • یک ازیشان را ندیدم در مقام ** رفته بودند از مقام خود تمام
  • نه به چپ نه راست نه بالا نه زیر ** چشم تیز من نشد بر قوم چیر 2290