English    Türkçe    فارسی   

3
2412-2421

  • همچنین داود می‌گفت این نسق ** خواست گشتن عقل خلقان محترق
  • پس گریبانش کشید از پس یکی ** که ندارم در یکیی‌اش شکی
  • با خود آمد گفت را کوتاه کرد ** لب ببست و عزم خلوتگاه کرد
  • در خلوت رفتن داود تا آنچ حقست پیدا شود
  • در فرو بست و برفت آنگه شتاب ** سوی محراب و دعای مستجاب 2415
  • حق نمودش آنچ بنمودش تمام ** گشت واقف بر سزای انتقام
  • روز دیگر جمله خصمان آمدند ** پیش داود پیمبر صف زدند
  • همچنان آن ماجراها باز رفت ** زود زد آن مدعی تشنیع زفت
  • حکم کردن داود بر صاحب گاو کی از سر گاو برخیز و تشنیع صاحب گاو بر داود علیه السلام
  • گفت داودش خمش کن رو بهل ** این مسلمان را ز گاوت کن بحل
  • چون خدا پوشید بر تو ای جوان ** رو خمش کن حق ستاری بدان 2420
  • گفت وا ویلی چه حکمست این چه داد ** از پی من شرع نو خواهی نهاد