English    Türkçe    فارسی   

3
2498-2507

  • آهن اندر دست تو چون موم شد ** چون زره‌سازی ترا معلوم شد
  • کوهها با تو رسایل شد شکور ** با تو می‌خوانند چون مقری زبور
  • صد هزاران چشم دل بگشاده شد ** از دم تو غیب را آماده شد 2500
  • و آن قوی‌تر زان همه کین دایمست ** زندگی بخشی که سرمد قایمست
  • جان جمله‌ی معجزات اینست خود ** کو ببخشد مرده را جان ابد
  • کشته شد ظالم جهانی زنده شد ** هر یکی از نو خدا را بنده شد
  • بیان آنک نفس آدمی بجای آن خونیست کی مدعی گاو گشته بود و آن گاو کشنده عقلست و داود حقست یا شیخ کی نایب حق است کی بقوت و یاری او تواند ظالم را کشتن و توانگر شدن به روزی بی‌کسب و بی‌حساب
  • نفس خود را کش جهانی را زنده کن ** خواجه را کشتست او را بنده کن
  • مدعی گاو نفس تست هین ** خویشتن را خواجه کردست و مهین 2505
  • آن کشنده‌ی گاو عقل تست رو ** بر کشنده گاو تن منکر مشو
  • عقل اسیرست و همی خواهد ز حق ** روزیی بی رنج و نعمت بر طبق