English    Türkçe    فارسی   

3
2502-2511

  • جان جمله‌ی معجزات اینست خود ** کو ببخشد مرده را جان ابد
  • کشته شد ظالم جهانی زنده شد ** هر یکی از نو خدا را بنده شد
  • بیان آنک نفس آدمی بجای آن خونیست کی مدعی گاو گشته بود و آن گاو کشنده عقلست و داود حقست یا شیخ کی نایب حق است کی بقوت و یاری او تواند ظالم را کشتن و توانگر شدن به روزی بی‌کسب و بی‌حساب
  • نفس خود را کش جهانی را زنده کن ** خواجه را کشتست او را بنده کن
  • مدعی گاو نفس تست هین ** خویشتن را خواجه کردست و مهین 2505
  • آن کشنده‌ی گاو عقل تست رو ** بر کشنده گاو تن منکر مشو
  • عقل اسیرست و همی خواهد ز حق ** روزیی بی رنج و نعمت بر طبق
  • روزی بی رنج او موقوف چیست ** آنک بکشد گاو را کاصل بدیست
  • نفس گوید چون کشی تو گاو من ** زانک گاو نفس باشد نقش تن
  • خواجه‌زاده‌ی عقل مانده بی‌نوا ** نفس خونی خواجه گشت و پیشوا 2510
  • روزی بی‌رنج می‌دانی که چیست ** قوت ارواحست و ارزاق نبیست