English    Türkçe    فارسی   

3
257-266

  • دست او بگرفت سه کرت بعهد ** کالله الله زو بیا بنمای جهد
  • بعد ده سال و بهر سالی چنین ** لابه‌ها و وعده‌های شکرین
  • کودکان خواجه گفتند ای پدر ** ماه و ابر و سایه هم دارد سفر
  • حقها بر وی تو ثابت کرده‌ای ** رنجها در کار او بس برده‌ای 260
  • او همی‌خواهد که بعضی حق آن ** وا گزارد چون شوی تو میهمان
  • بس وصیت کرد ما را او نهان ** که کشیدش سوی ده لابه‌کنان
  • گفت حقست این ولی ای سیبویه ** اتق من شر من احسنت الیه
  • دوستی تخم دم آخر بود ** ترسم از وحشت که آن فاسد شود
  • صحبتی باشد چو شمشیر قطوع ** همچو دی در بوستان و در زروع 265
  • صحبتی باشد چو فصل نوبهار ** زو عمارتها و دخل بی‌شمار