English    Türkçe    فارسی   

3
2571-2580

  • آن یکی در پی دوید و گفت خیر ** در پیت کس نیست چه گریزی چو طیر
  • با شتاب او آنچنان می‌تاخت جفت ** کز شتاب خود جواب او نگفت
  • یک دو میدان در پی عیسی براند ** پس بجد جد عیسی را بخواند
  • کز پی مرضات حق یک لحظه بیست ** که مرا اندر گریزت مشکلیست
  • از کی این سو می‌گریزی ای کریم ** نه پیت شیر و نه خصم و خوف و بیم 2575
  • گفت از احمق گریزانم برو ** می‌رهانم خویش را بندم مشو
  • گفت آخر آن مسیحا نه توی ** که شود کور و کر از تو مستوی
  • گفت آری گفت آن شه نیستی ** که فسون غیب را ماویستی
  • چون بخوانی آن فسون بر مرده‌ای ** برجهد چون شیر صید آورده‌ای
  • گفت آری آن منم گفتا که تو ** نه ز گل مرغان کنی ای خوب‌رو 2580