English    Türkçe    فارسی   

3
2601-2610

  • آن سبا ماند به شهر بس کلان ** در فسانه بشنوی از کودکان
  • کودکان افسانه‌ها می‌آورند ** درج در افسانه‌شان بس سر و پند
  • هزلها گویند در افسانه‌ها ** گنج می‌جو در همه ویرانه‌ها
  • بود شهری بس عظیم و مه ولی ** قدر او قدر سکره بیش نی
  • بس عظیم و بس فراخ و بس دراز ** سخت زفت زفت اندازه‌ی پیاز 2605
  • مردم ده شهر مجموع اندرو ** لیک جمله سه تن ناشسته‌رو
  • اندرو خلق و خلایق بی‌شمار ** لیک آن جمله سه خام پخته‌خوار
  • جان ناکرده به جانان تاختن ** گر هزارانست باشد نیم تن
  • آن یکی بس دور بین و دیده‌کور ** از سلیمان کور و دیده پای مور
  • و آن دگر بس تیزگوش و سخت کر ** گنج و در وی نیست یک جو سنگ زر 2610