English    Türkçe    فارسی   

3
2621-2630

  • زان همی‌خوردند چون از صید شیر ** هر یکی از خوردنش چون پیل سیر
  • هر سه زان خوردند و بس فربه شدند ** چون سه پیل بس بزرگ و مه شدند
  • آنچنان کز فربهی هر یک جوان ** در نگنجیدی ز زفتی در جهان
  • با چنین گبزی و هفت اندام زفت ** از شکاف در برون جستند و رفت
  • راه مرگ خلق ناپیدا رهیست ** در نظر ناید که آن بی‌جا رهیست 2625
  • نک پیاپی کاروانها مقتفی ** زین شکاف در که هست آن مختفی
  • بر در ار جویی نیابی آن شکاف ** سخت ناپیدا و زو چندین زفاف
  • شرح آن کور دوربین و آن کر تیزشنو و آن برهنه دراز دامن
  • کر امل را دان که مرگ ما شنید ** مرگ خود نشنید و نقل خود ندید
  • حرص نابیناست بیند مو بمو ** عیب خلقان و بگوید کو بکو
  • عیب خود یک ذره چشم کور او ** می‌نبیند گرچه هست او عیب‌جو 2630