English    Türkçe    فارسی   

3
2857-2866

  • کو همی‌بیند شما را از کمین ** که شما او را نمی‌بینید هین
  • دایما صیاد ریزد دانه‌ها ** دانه پیدا باشد و پنهان دغا
  • هر کجا دانه بدیدی الحذر ** تا نبندد دام بر تو بال و پر
  • زانک مرغی کو بترک دانه کرد ** دانه از صحرای بی تزویر خورد 2860
  • هم بدان قانع شد و از دام جست ** هیچ دامی پر و بالش را نبست
  • وخامت کار آن مرغ کی ترک حزم کرد از حرص و هوا
  • باز مرغی فوق دیواری نشست ** دیده سوی دانه دامی ببست
  • یک نظر او سوی صحرا می‌کند ** یک نظر حرصش به دانه می‌کشد
  • این نظر با آن نظر چالیش کرد ** ناگهانی از خرد خالیش کرد
  • باز مرغی کان تردد را گذاشت ** زان نظر بر کند و بر صحرا گماشت 2865
  • شاد پر و بال او بخا له ** تا امام جمله آزادان شد او