English    Türkçe    فارسی   

3
2938-2947

  • آن دراز و کوتهی در جسمهاست ** آن دراز و کوته اندر جان کجاست
  • سیصد و نه سال آن اصحاب کهف ** پیششان یک روز بی اندوه و لهف
  • وانگهی بنمودشان یک روز هم ** که به تن باز آمد ارواح از عدم 2940
  • چون نباشد روز و شب یا ماه و سال ** کی بود سیری و پیری و ملال
  • در گلستان عدم چون بی‌خودیست ** مستی از سغراق لطف ایزدیست
  • لم یذق لم یدر هر کس کو نخورد ** کی بوهم آرد جعل انفاس ورد
  • نیست موهوم ار بدی موهوم آن ** همچو موهومان شدی معدوم آن
  • دوزخ اندر وهم چون آرد بهشت ** هیچ تابد روی خوب از خوک زشت 2945
  • هین گلوی خود مبر هان ای مهان ** این‌چنین لقمه رسیده تا دهان
  • راههای صعب پایان برده‌ایم ** ره بر اهل خویش آسان کرده‌ایم
  • مکرر کردن قوم اعتراض ترجیه بر انبیا علیهم‌السلام