English    Türkçe    فارسی   

3
2975-2984

  • او بگوید زآنک می‌آزرده‌ای ** تو بگویی نیک شادم کرده‌ای 2975
  • گفت من کردم جوامردی بپند ** تا رهانم من ترا زین خشک بند
  • از لیمی حق آن نشناختی ** مایه‌ی ایذا و طغیان ساختی
  • این بود خوی لیمان دنی ** بد کند با تو چو نیکویی کنی
  • نفس را زین صبر می‌کن منحنیش ** که لیمست و نسازد نیکویش
  • با کریمی گر کنی احسان سزد ** مر یکی را او عوض هفصد دهد 2980
  • با لیمی چون کنی قهر و جفا ** بنده‌ای گردد ترا بس با وفا
  • کافران کارند در نعمت جفا ** باز در دوزخ نداشان ربنا
  • حکمت آفریدن دوزخ آن جهان و زندان این جهان تا معبد متکبران باشد کی ائتیا طوعا او کرها
  • که لیمان در جفا صافی شوند ** چون وفا بینند خود جافی شوند
  • مسجد طاعاتشان پس دوزخست ** پای‌بند مرغ بیگانه فخست