English    Türkçe    فارسی   

3
3114-3123

  • جمله مهمانان در آن حیران شدند ** انتظار دود کندوری بدند
  • بعد یکساعت بر آورد از تنور ** پاک و اسپید و از آن اوساخ دور 3115
  • قوم گفتند ای صحابی عزیز ** چون نسوزید و منقی گشت نیز
  • گفت زانک مصطفی دست و دهان ** بس بمالید اندرین دستارخوان
  • ای دل ترسنده از نار و عذاب ** با چنان دست و لبی کن اقتراب
  • چون جمادی را چنین تشریف داد ** جان عاشق را چه‌ها خواهد گشاد
  • مر کلوخ کعبه را چون قبله کرد ** خاک مردان باش ای جان در نبرد 3120
  • بعد از آن گفتند با آن خادمه ** تو نگویی حال خود با این همه
  • چون فکندی زود آن از گفت وی ** گیرم او بردست در اسرار پی
  • این‌چنین دستارخوان قیمتی ** چون فکندی اندر آتش ای ستی