English    Türkçe    فارسی   

3
3277-3286

  • گر بیاموزم زیان‌کارش بود ** ور نیاموزم دلش بد می‌شود
  • گفت ای موسی بیاموزش که ما ** رد نکردیم از کرم هرگز دعا
  • گفت یا رب او پشیمانی خورد ** دست خاید جامه‌ها را بر درد
  • نیست قدرت هر کسی را سازوار ** عجز بهتر مایه‌ی پرهیزکار 3280
  • فقر ازین رو فخر آمد جاودان ** که به تقوی ماند دست نارسان
  • زان غنا و زان غنی مردود شد ** که ز قدرت صبرها بدرود شد
  • آدمی را عجز و فقر آمد امان ** از بلای نفس پر حرص و غمان
  • آن غم آمد ز آرزوهای فضول ** که بدان خو کرده است آن صید غول
  • آرزوی گل بود گل‌خواره را ** گلشکر نگوارد آن بیچاره را 3285
  • وحی آمدن از حق تعالی به موسی کی بیاموزش چیزی کی استدعا کند یا بعضی از آن
  • گفت یزدان تو بده بایست او ** برگشا در اختیار آن دست او