English    Türkçe    فارسی   

3
3332-3341

  • پاسبان آفتابیم از درون ** گر کنی بالای ما طشتی نگون
  • پاسبان آفتابند اولیا ** در بشر واقف ز اسرار خدا
  • اصل ما را حق پی بانگ نماز ** داد هدیه آدمی را در جهاز
  • گر بناهنگام سهوی‌مان رود ** در اذان آن مقتل ما می‌شود 3335
  • گفت ناهنگام حی عل فلاح ** خون ما را می‌کند خوار و مباح
  • آنک معصوم آمد و پاک از غلط ** آن خروس جان وحی آمد فقط
  • آن غلامش مرد پیش مشتری ** شد زیان مشتری آن یکسری
  • او گریزانید مالش را ولیک ** خون خود را ریخت اندر یاب نیک
  • یک زیان دفع زیانها می‌شدی ** جسم و مال ماست جانها را فدا 3340
  • پیش شاهان در سیاست‌گستری ** می‌دهی تو مال و سر را می‌خری